جملات زیبا مرا به خلسه میبرد حضور ناگهانی ات... درباره وبلاگ من نه عاشق بودم، و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من، من خودم بودم و یک حس غریب، که به صد عشق و هوس می ارزید، من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت، گر چه در حسرت گندم پوسید، من خودم بودم و هر پنجره ای، که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود، وخدا می داند، سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود، من نه عاشق بودم، و نه دلداده گیسوی بلند، و نه آلوده به افکار پلید، ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ ,•’``’•,•’``’•,. ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•......’ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ,•’``’•,•’``’•,. ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•......’ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ ,•’``’•,•’``’•,. ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•......’ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,• من به دنبال نگاهی بودم، که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید... آخرین مطالب نويسندگان پنج شنبه 29 / 6برچسب:, :: 6:27 بعد از ظهر :: نويسنده : شکیبا
نگــــران نباش مـن آنقـدر امــروز و فــرداهـای نیامــدن را دیــده ام کــه دیــگر هیــچ
پنج شنبه 22 / 6برچسب:, :: 9:27 بعد از ظهر :: نويسنده : شکیبا
به خاطر یافتن مقصر ، زندگی ات را تلخ و سیاه نکن. بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند . . . ![]() پنج شنبه 22 / 6برچسب:, :: 8:55 بعد از ظهر :: نويسنده : شکیبا
یك روز زن و شوهر جوانی كه هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند.آنان وقتی به بالای تپه رسیدند در جا میخكوب شدند. سه شنبه 20 / 6برچسب:, :: 9:49 بعد از ظهر :: نويسنده : شکیبا
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بربخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد ![]() سه شنبه 20 / 6برچسب:, :: 9:19 بعد از ظهر :: نويسنده : شکیبا
موفقیت در خفا تو را در آغوش میکشد...... اما............ شکست کشیده اش را در جمع نثارت میکند... ![]()
قوی ترین مرد جهان هم که باشی... وقت هایی هست ... که دستی باید لمس ات کند... مستقل ترین مرد جهان هم که باشی... وقت هایی هست... که دلت پر میزند برای کسی که برسد و بخواهد... که آرام رانندگی کنی ... و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی... مسافرترین مرد دنیا هم ... دست خطی می خواهد که بنویسد برایش... " زود برگرد "... طاقت دوری ات را ندارم... اصلا مرد وزن نمیشناسد دلتنگی!
سه شنبه 20 / 6برچسب:, :: 9:5 بعد از ظهر :: نويسنده : شکیبا
|